چهارشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۹۲
یکشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۹۱
موفقیت
یک بار هم وقتی شانزده ساله بودم، در جواب ِ این سوال که "چرا نمیخواهم دندانپزشکی بخوانم؟" گفتم "چون دوست ندارم."
آن روز دایی بزرگم خیلی عصبانی شد و با حرص عجیبی گفت " آدمی توی زندگی موفقه که کارایی رو کنه که دوست نداره!"
راستش هنوز ، بعد از چهار سال ، معتقدم که دوست داشتن یا دوست نداشتن، دلیل قانع کننده ای برای انجام دادن یا انجام ندادن کاری است و موفقیت موتعسفانه فرمول مشخصی ندارد.
اما.... چه کسی است که نداند زندگی همیشه بر وفق مراد نیست؟
اگر به من باشد میگویم " آدمی توی زندگی موفق است که بتواند، وقتی کاری لازم است، حتی اگر دوستش هم ندارد، آن را به خوبی انجام دهد."
پنجشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۹۱
پیشانی نوشت
به درستی یادم نمی آید این حقیقت تلخ که زندگی عادلانه نیست را کجا و کدام روز بود که فهمیدم
اما از آن به بعد بود که دیگر نتوانستم به حوادث ِ زندگی ام منطقی نگاه کنم.نتوانستم نتابج کارهایم را پیش بینی کنم. نتوانستم دعا کنم!
از آن روز بود که ایمان آوردم دنیا فقط "قضا" دارد. "قدر" ی در کار نیست!
حالا میتوانم فقط امیدوار باشم که سرنوشت، دست خوبی نصیبم کند.
اشتراک در:
پستها (Atom)