به درستی یادم نمی آید این حقیقت تلخ که زندگی عادلانه نیست را کجا و کدام روز بود که فهمیدم
اما از آن به بعد بود که دیگر نتوانستم به حوادث ِ زندگی ام منطقی نگاه کنم.نتوانستم نتابج کارهایم را پیش بینی کنم. نتوانستم دعا کنم!
از آن روز بود که ایمان آوردم دنیا فقط "قضا" دارد. "قدر" ی در کار نیست!
حالا میتوانم فقط امیدوار باشم که سرنوشت، دست خوبی نصیبم کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر